بازاریابی ورودی در مقابل بازاریابی خارجی

وقتی با اکثر بازاریابان در مورد نحوه ایجاد سرنخ و پر کردن قیف فروش آنها صحبت می کنم ، بیشتر می گویند بازاریابی خارج از کشور.

با این حال ، بسیاری از مشاغل نوآور و موفق در واقع از هنر بازاریابی ورودی استقبال می کنند.

بنابراین ، تفاوت بین ورودی و خروجی چیست؟ این پست شما را با مزایا و معایب هر استراتژی آشنا می کند.

بیاموزید که چگونه کمپین های بازاریابی موثرتر و قابل اندازه گیری را اجرا کنید.

من از انفجار ایمیل تا بازاریابی تلفنی برون سپاری شده ، من این روش ها را “بازاریابی خارج از کشور” می نامم زیرا بازاریابان پیام های خود را فشار می دهند بیرون دور و بر این امید که با آن سوزن در انبار کاه طنین انداز شود.

من فکر می کنم تکنیک های بازاریابی برون مرزی به مرور زمان به دو دلیل کمتر و کمتر موثر می شوند.

اول ، انسان عادی امروز شما حداقل با 2،000 وقفه بازاریابی در خارج غرق می شود و راههای خلاقانه تری را برای جلوگیری از آنها در نظر می گیرد ، از جمله برنامه های افزودنی مرورگر مسدود کننده تبلیغات ، شناسه تماس گیرنده ، فیلتر هرزنامه ایمیل و موارد دیگر.

ثانیاً ، هزینه یادگیری چیزهای جدید یا خرید آنلاین با استفاده از موتورهای جستجو ، وبلاگ ها و رسانه های اجتماعی بسیار کمتر از رفتن به یک سمینار در ماریوت یا پرواز به یک نمایشگاه تجاری در لاس وگاس است.

بازاریابی ورودی در مقابل بازاریابی خارجی

بازاریابی ورودی یک استراتژی است که در آن محتوا یا تاکتیک های رسانه های اجتماعی ایجاد می کنید که آگاهی از نام تجاری را گسترش می دهد تا مردم در مورد شما اطلاعات کسب کنند ، ممکن است برای کسب اطلاعات به وب سایت شما مراجعه کنند ، به محصول شما علاقه نشان دهند و به طور بالقوه خرید انجام دهند.

در حالی که برخی از استراتژی های خروجی زمان و تلاش زیادی می طلبند و ممکن است هیچ سرنخ نداشته باشند ، استراتژی های ورودی به شما این امکان را می دهد تا با افرادی که به راحتی می توانید آنها را بعنوان چشم انداز رهبری واجد شرایط بدانید مشارکت کنید.

بهترین قیاس که می توانم انجام دهم این است که بازاریابان سنتی که به دنبال جلب توجه مشتریان بالقوه جدید هستند مانند شیرهایی هستند که در جنگل به دنبال فیل می روند.

فیلها در دهه 80 و 90 زمانی که تجارت خود را آموختند در جنگل بودند ، اما به نظر نمی رسد که دیگر آنجا باشند. همه آنها به سوراخ های آبیاری ساوانا مهاجرت کرده اند – در مورد ما اینترنت.

بنابراین ، به جای ادامه شکار در جنگل ، توصیه می کنم مغازه ای را در محل آبیاری راه اندازی کنید یا وب سایت خود را به چاه آبیاری خود تبدیل کنید.

تبدیل بازاریابی خود از خارج به ورودی

به جای انجام بازاریابی خارجی برای توده های افرادی که سعی در جلوگیری از شما دارند ، من از بازاریابی ورودی حمایت می کنم ، جایی که شما به خود کمک می کنید تا برای افرادی که در صنعت شما علاقه مند هستند قابل مشاهده باشد.

برای انجام این کار ، باید وب سایت خود را مانند “مرکز” صنعت خود تنظیم کنید. موضوعی که بازدیدکنندگان را به طور طبیعی از طریق موتورهای جستجو ، وبلاگ نویسی و رسانه های اجتماعی جذب می کند.

من معتقدم امروزه اکثر بازاریابان 90 درصد تلاش خود را صرف بازاریابی برون مرزی و 10 درصد صرف بازاریابی ورودی می کنند و من طرفدار این هستم که این نسبت ها تغییر کند.

برای انجام این کار ، مدل “جذب ، مشارکت ، لذت” را دنبال کنید.

مدل بازاریابی ورودی

منبع تصویر

برای جذب مخاطب ، یک استراتژی محتوا قوی ایجاد کنید.

شما می خواهید برای هر مرحله از قیف بازاریابی محتوا داشته باشید. برای مصرف کنندگان در مرحله آگاهی ، رسانه های اجتماعی و تبلیغات عالی خواهد بود تا کاربران را با نام تجاری و محصول شما آشنا کند.

وبلاگ نویسی شما را به عنوان یک منبع معتبر و قابل اعتماد در صنعت شما قرار می دهد و به مخاطبان هدف شما اجازه می دهد شما را پیدا کنند.

در طی این فرایند ، توسعه یک استراتژی SEO برای اطمینان از بهینه سازی وب سایت شما برای جستجو نیز مهم است.

هنگامی که بازدیدکنندگان به سرنخ تبدیل می شوند ، می توانید آنها را از طریق بازاریابی ایمیلی ، چت بات های مکالمه ای و گردش کار خودکار پرورش دهید.

در مرحله “لذت” ، هدف شما این است که اطمینان حاصل کنید که مخاطبان شما می توانند به راحتی با تیم های فروش و خدمات شما ارتباط برقرار کرده و مشکلات آنها را به سرعت حل کنند.

بازاریابی ورودی همه چیز در مورد ملاقات با مخاطبان در جایی است که آنها هستند. به سرعت متوجه خواهید شد که تلاش های بازاریابی شما بهتر عمل کرده و به رشد برند شما کمک می کند.

نکته ویراستار: این پست در ابتدا در سال 2010 منتشر شد اما برای جامعیت به روز شده است.دعوت جدید برای اقدام