یکی از راه های تشخیص اینکه آیا مخاطب خوشحال است این است که یک سوال ساده بپرسید: “آیا می خواهید این تندتر باشد؟” (یا معادل آن)
اگر نیمی از مردم می خواهند آن را در یک جهت و نیمی دیگر را در جهت دیگر ، پس شما می دانید شما در “درست” است. شما تعداد مشتریان ناراضی را به حداقل رسانده اید.
مشکل اینجاست: فرض بر این است که توزیع عادی ترجیحات وجود دارد. در طبیعت ، بسیاری از چیزها در واقع به این شکل توزیع می شوند. به عنوان مثال ارتفاع یا حساسیت به صداهای بلند. بیشتر مردم در وسط هستند ، تعداد کمی در هر دو انتها هستند. هدف از تهیه چیزی برای همه ، اگر همه به طور عادی توزیع شوند ، جستجوی وسط است.
ولی!
ترجیحات شخصی معمولاً توزیع نمی شود. اکثر مردم اصلاً اهمیتی نمی دهند ، برخی افراد اهمیت زیادی می دهند.
و!
در هر بازاری با انتخاب ، دیگر نمی توانید به همه خدمات ارائه دهید ، زیرا با توجه به انتخاب ، مردم انتخاب می کنند.
بنابراین ، جستجوی تعادل Goldilocks یک دام است. اگرچه ممکن است انتقاد را کاهش دهد ، اما بی تفاوتی را به حداکثر می رساند. اگرچه ممکن است جذابیت شما را برای یک مصرف کننده فرضی وسط جاده افزایش دهد ، اما ممکن است تعداد زیادی از آنها وجود نداشته باشد.
برای بسیاری از محصولات و خدمات ، وسط خالی است. چیزی که برای شما باقی مانده است افرادی هستند که خیلی بیشتر می خواهند یا خیلی کمتر از هر چیزی که بتوانید تنظیم کنید.